آشنایی مختصر با بزرگترین مرکز تحقیقاتی فیزیک ذرات بنیادی

سلام دوستان؛
خوب این اولین مطلب من توی "وبلاگ" دوره هستش. بی مقدمه میرم سر اصل موضوع.

اواخر ماه گذشته یه همایش یک روزه با موضوع "آشنایی با بزرگترین مرکز تحقیقاتی فیزیک ذرات" در "دانشگاه سمنان" برگزار شد. توی این همایش از آقایان دکتر علی خرمیان(عضو هیات علمی دانشگاه سمنان و پژوهشگر مرکز تحقیقات سرن)، دکتر مجتبی محمدی(عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی و پژوهشکده ذرات سرن) و دکتر سعید پاک طینت(عضو هیات علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی و پژوهشکده ذرات سرن) دعوت شده بود تا اطلاعاتی رو درباره این مرکز و کلا فیزیک ذرات در اختیار علاقه مندان قرار بدن. من هم خوشبختانه تونستم شرکت بکنم و کلی لذت بردم. امیدوارم شما هم از این مطلب لذت ببرید. واقعا راست میگن که مرکز سرن مرز دانش بشری هستش.

سرن(CERN) بزرگترين مجموعه آزمايشگاهي دنيا در زمينه فيزيك ذرات بنيادي و فيزيك هسته اي است.اين مجموعه عظيم و منحصر بفرد در حاشيه شهر ژنو سوئيس در شهر ميرين و در مرز مشترك فرانسه و سوئيس واقع شده است.سرن در 29 سپتامبر سال 1954 ميلادي توسط سازمان اروپائي تحقيقات هسته اي شكل گرفته و در طي اين مدت نزديك5۴ سال توانسته نقش بسيار موثري در رشد و توسعه علم فيزيك داشته باشد.تحقيقات و آزمايشها و پژوهشهاي انجام شده در اين مركز و كسب جوايز متعدد توسط دانشمندان و پژوهشگران فعال اين مركز معتبر علمي دنيا(از جمله6 جايزه نوبل) خود نشان از اهميت سرن در عرصه تبادلات علمي دنيا دارد.

-نکات:
لطفا به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.(خوشحال میشم اگه نظر هم بدید)
عکس ها رو جداگانه میذارم.

(بخشی از مطلب از دو سه تا وب سایت فیزیک برداشته شده)
اگه سوالی داشتید ایمیل کنید، اگه بلد بودم حتما جواب میدم.
پیشاپیش از اساتید عذر میخوام که با سطح قلیل خودم در مورد این مطلب نوشتم.
اگر علاقه مند شدید، برای دیدن فیلم، عکس و مطالب بیشتر مراجعه کنید به وب سایت www.cern.ch

ادامه نوشته

سلام به همگی. امیدوارم حالتون خوب باشه.

فقط میخواستم یادآوری کنم که این جمعه تولد وحید (تقی پور) و به تبع داداششه.

فکر کنم تو برنامشه که ۱ سور مشتی بده.فقط یادتون نره!!

تشکیل تیم مدیریت سایت

سلام

برای ادامه ی کار سایت(وبلاگ)یک پیشنهاد داشتم:

یک گروه جدا از شورا تشکیل بشه که مدیریت سایتو به عهده بگیره.این کار ۲ فایده داره:

۱.از حجم کار شورا کم میشه.

۲.علت مهم تر اینکه دوره فقط با یک طرز فکر فعالیت نمی کنه و نظرات مختلفی مطرح میشه.

نظرتون را در این مورد بنویسین و اگر موافقین اسامی تیم مدیریتی پیشنهادی را هم بنویسید.(تمام دوره کاندید هستن)

تیم پیشنهادی من:(به ترتیب حروف الفبا)

۱.محمد بابایی

۲.سعید تقی‌پور انوری

۳.محمدسعید تهران‌چی

۴.امین رجب بلوکات

۵.سینا کیان‌پور(محمدرضا خویی)


تولد سعید بود ولی .... !!!!

سلام به همگی !

۲ روز پیش یعنی در تاریخ ۹/۹/ تولد سعید جی بود ولی چون در فشار امتحانات بود ما به روش نیاوردیم !
ولی امروز که گذرا بهش گفتم خیلی شدید هر گونه سوری رو انکار کرد ! حالا هم این پست رو علی رغم اینکه میدونم کار جالبی نیست که تو سایت از این چیزا بذاریم ، میذارم تا شاید بخونه و وجدانش آگاه بشه !!! (البته چون سعیده باید سور تولد بده ، والا ما از هیچ یک از دوستان توقع چنین کاری رو نداریم !)

از زحمت کش سایت هم عذر میخوام و قول میدم هر وقت سعید اینو خوند ، برش دارم !

یاعلی

باز هم بحری طویل

سلام به همه دوستان !
امیدوارم خوش و شاد و خرم باشید .
چند نکته لازم به ذکر :

۱.از همه دوستان خواستارم اگه مطلبتون زیاده ، همه یا نصفی از اون رو تو ادامه مطلب بذارید !

۲.در بحرهای طویل یادداشت شده اگر غلطی املایی هست ، مقصر من نیست ، چون من فقط یک دور میخونم و بعد متن اون رو از جایی برداشت میکنم !

۳.در آخر به "زحمت کش سایت" خسته نباشید میگم و امیدوارم هر کدوم ما بتونیم بهش کمک کنیم و زحماتش رو کم کنیم !

و اما این بار !

داستان اندفعه رو همشو میذارم تو ادامه مطلب به ۲ دلیل :
۱.زیاد صفحه اول شلوِ نشه !
۲. چون کمی داستان با موازین سایت همخوانی نداره در صفحه اول نباشه بهتره و هرکی دوست داره بخونه بره تو ادامه مطلب !

امیدوارم راضی باشید

ادامه نوشته

خطای چشم!!!!

سلام به همگی...

امروز براتون یه سری عکس که موجب خطای چشم میشه رو انتخاب کردم.حتما ببنید چون خیلی جالبه و بعلاوه زیاد تکراری نیست.مجموعش تقریبا کامل ارزش دیدن داره...

 

برای دیدن عکس ها به ادامه ی مطلب مراجعه کنید...

ادامه نوشته

فقط برای یادآوری!

حالا که قسمتون نشده بریم مکه و حاجی بشیم (با پوزش از حاج آقاهای دوره مون!!),بیایم یه کاری کنیم که تو ثوابشون شریک بشیم!!

به قول زحمتکش سایت :"ببینید,واقعا بایستی که شایسته تره که!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(کشته ما رو با این ادبیاتش!!!)"...
یه دو رکعتی آسون بین نماز مغرب وعشاس که باید هرشب دهه اول ذیحجه بخونیم(البته اگه مایلیم)! اینطوریه:
هر رکعت حمد و توحید رو میخونیم,بعدشم آیه:

وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ (اعراف ۱۴۲)

با این کار,ایشالا در ثواب حجاج,ما هم شریک میشیم.(البته,طبق اون چیزی که تو مفاتیح نوشته.)
من خودم ...(آره..!!),ولی هر کدومتون که خوندین,بقیه رو هم ۲آ کنین!

ضمنا فردا رو هم تبریک میگم بهتون.سالروز ازدواج
امیرالمومنین و حضرت زهرا (علیهما السلام) هستش.

خب دیگه! تا جو سنگین تر نشده  Bye Bye!

حالا می‌خوای بیا ... می‌خوای بپیچون!

سلام

این پست امروزم فوق العاده قشنگه!!! البته اگه مدل خوندنشو بلد باشین!
حتما حتما حتما حوصله کنین و تا تهش بخونین!!!

شعر طنزی که نیما دهقانی شاعر و طنز پرداز,تو همايش «موج سوم» به ميزباني «پویش دعوت از خاتمی» خوند و مورد استقبال گسترده حاضرین قرار گرفت.

 متن شعرو میذارم تو ادامه مطلب.

ادامه نوشته

نظر و پیشنهاد





سلام،

دوستان اگر نظر و پیشنهادی برای ویژه نامه ی محرم سایت ابوتراب دارن
_ مثلاً چه مطالبی بهتره گذاشته شه و چه مقدار از این مطالبو خودشون قبلاً مطالعه کردن و می تونن در اختیار ما بگذارن_ ترجیحاً به من ایمیل بزنن یا نظر بدن و یا در جلسه ی عقاید مکتوب به من بدن.
کسانی هم که مایلن در این کار مشارکت داشته باشن، بگن.
یا علی
ahmad.niksefat@gmail.com   

معجزه شهر

چون دیدم دوستان زیاد بدشون نیومد ۱ داستان به قالب بحر طویل میذارم تا نظرهاتون رو دوباره بسنجم !
                                                      معجزه شهر

آن شنيدم كه يكي مرد دهاتي هوس ديدن تهران سرش افتاد و پس از مدت بسيار مديدي و تقلاي شديدي به كف آورد زر و سيمي و رو كرد به تهران، خوش و خندان و غزلخوان ز سر شوق و شعف گرم تماشاي عمارات شد و كرد به هر كوي گذرها و به هر سوي نظرها و به تحسين و تعجب نگران گشت به هر كوچه و بازار و خيابان و دكاني.
در خيابان به بنايي كه بسي مرتفع و عالي و زيبا و نكو بود و مجلل، نظر افكند و شد از ديدن آن خرم و خرسند و بزد يك دو سه لبخند و جلو آمد و مشغول تماشا شد و يك مرتبه افتاد دو چشمش به آسانسور، ولي البته نبود آدم دل ساده خبردار كه آن چيست؟ براي چه شده ساخته، يا بهر چه كار است؟ فقط كرد به سويش نظر و چشم بدان دوخت زماني
.
ناگهان ديد زني پير جلو آمد و آورد بر آن دگمه ي پهلوي آسانسور به سرانگشت فشاري و به يك باره چراغي بدرخشيد و دري وا شد از آن پشت اتاقي و زن پير و زبون داخل آن گشت و درش نيز فرو بست. دهاتي كه همان طور بدان صحنه ي جالب نگران بود، زنو ديد دگر باره همان در به همان جاي زهم وا شد و اين مرتبه يك خانم زيبا و پري چهر برون آمد از آن، مردك بيچاره به يك باره گرفتار تعجب شد و حيرت چو به رخسار زن تازه جوان خيره شد و ديد در چهره اش از پيري و زشتي ابداً نيست نشاني
.
پيش خود گفت كه:«ما در توي ده اين همه افسانه ي جادوگري و سحر شنيديم، ولي هيچ نديديم به چشم خودمان همچه فسون كاري و جادو كه در اين شهر نمايند و بدين سان به سهولت سر يك ربع زني پير مبدل به زن تازه جواني شود. افسوس كزين پيش، نبودم من درويش، از اين كار، خبردار، كه آرم زن فرتوت و سيه چرده ي خود نيز به همراه درين جا، كه شود باز جوان، آن زن بيچاره و من سر پيري برم از ديدن وي لذت و، با او به ده خويش چو برگردم و زين واقعه يابند خبر اهل ده ما، همه ده بگذارند، كه در شهر بيارند زن خويش چو دانند به شهر است اتاقي كه درونش چو رود پيرزني زشت، برون آيد از آن خانم زيباي جواني»!

                                                                                                  ابولقاسم حالت