تاریخ

سلام ضمن تسلیت ایام خدمت همه ی دوستان

به مناسبت درگذشت جناب آقای منتظری نامه تاریخی امام به ایشان رو برای دوستانی که این نامه ی مهم رو ندیده اند، در زیر می آورم. در ادامه مطلب  نامه های رد و بدل شده بین جناب ایشان و میر حسین موسوی رو نیز قرار داده ام تا شاید معنای سخنان امام روشن تر شود.

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاي منتظري

با دلي پر خون و قلبي شكسته چند كلمه‌اي برايتان مي‌نويسم تا مردم روزي در جريان امر قرار گيرند. شما در نامه اخيرتان نوشته‌ايد كه نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم مي‌دانم؛ خدا را در نظر مي‌گيرم و مسائلي را گوشزد مي‌كنم. از آنجا كه روشن شده است كه شما اين كشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرال‌ها و از كانال آنها به منافقين مي‌سپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست داده‌ايد. شما در اكثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگيري‌هايتان نشان داديد كه معتقديد ليبرال‌ها و منافقين بايد بر كشور حكومت كنند. به قدري مطالبي كه مي‌گفتيد ديكته شده منافقين بود كه من فايده‌اي براي جواب به آنها نمي‌ديدم. مثلا در همين دفاعيه شما از منافقين تعداد بسيار معدودي كه در جنگ مسلحانه عليه اسلام و انقلاب محكوم به اعدام شده بودند را منافقين از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مي‌بينيد كه چه خدمت ارزنده‌اي به استكبار كرده‌ايد. در مساله مهدي هاشمي قاتل، شما او را از همه متدينين متدين‌تر مي‌دانستيد و با اينكه برايتان ثابت شده بود كه او قاتل است مرتب پيغام مي‌داديد كه او را نكشيد. از قضاياي مثل قضيه مهدي هاشمي كه بسيار است و من حال بازگو كردن تمامي آنها را ندارم. شما از اين پس وكيل من نمي‌باشيد و به طلابي كه پول براي شما مي‌آورند بگوييد به قم منزل آقاي پسنديده و يا در تهران به جماران مراجعه كنند. بحمد الله از اين پس شما مساله مالي هم نداريد. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود مي‌دانيد -كه مسلماً منافقين صلاح نمي‌دانند و شما مشغول به نوشتن چيزهايي مي‌شويد كه آخرتتان را خراب‌تر مي‌كند-، با دلي شكسته و سينه‌اي گداخته از آتش بي‌مهري‌ها با اتكا به خداوند متعال به شما كه حاصل عمر من بوديد چند نصيحت مي‌كنم ديگر خود دانيد:

19 سال گذشت ...

1 - سعي كنيد افراد بيت خود را عوض كنيد تا سهم مبارك امام بر حلقوم منافقين و گروه مهدي هاشمي و ليبرال‌ها نريزد.

2 - از آنجا كه ساده‌لوح هستيد و سريعاً تحريك مي‌شويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد، شايد خدا از سر تقصيرات شما بگذرد. 

3 - ديگر نه براي من نامه بنويسيد و نه اجازه دهيد منافقين هر چه اسرار مملكت است را به راديوهاي بيگانه دهند. 

4 - نامه‌ها و سخنراني‌هاي منافقين كه به وسيله شما از رسانه‌هاي گروهي به مردم مي‌رسيد؛ ضربات سنگيني بر اسلام و انقلاب زد و موجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحي له الفدا- و خون‌هاي پاك شهداي اسلام و انقلاب گرديد؛ براي اينكه در قعر جهنم نسوزيد خود اعتراف به اشتباه و گناه كنيد، شايد خدا كمكتان كند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولي در آن وقت شما را ساده‌لوح مي‌دانستم كه مدير و مدبر نبوديد ولي شخصي بوديد تحصيل‌كرده كه مفيد براي حوزه‌هاي علميه بوديد و اگر اين گونه كارهاتان را ادامه دهيد مسلما تكليف ديگري دارم و مي‌دانيد كه از تكليف خود سرپيچي نمي‌كنم. و الله قسم، من با نخست‌وزيري بازرگان مخالف بودم ولي او را هم آدم خوبي مي‌دانستم. و الله قسم، من راي به رياست جمهوري بني‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.

سخني از سر درد و رنج و با دلي شكسته و پر از غم و اندوه با مردم عزيزمان دارم: من با خداي خود عهد كردم كه از بدي افرادي كه مكلف به اغماض آن نيستم هرگز چشم‌پوشي نكنم. من با خداي خود پيمان بسته‌ام كه رضاي او را بر رضاي مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان عليه من قيام كنند دست از حق و حقيقت برنمي‌دارم.

من كار به تاريخ و آنچه اتفاق مي‌افتد ندارم؛ من تنها بايد به وظيفه شرعي خود عمل كنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شريف و نجيب پيمان بسته‌ام كه واقعيات را در موقع مناسبش با آنها در ميان گذارم. تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام؛ سعي كنند تحت تاثير دروغ‌هاي ديكته شده كه اين روزها راديوهاي بيگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش مي‌كنند نگردند. از خدا مي‌خواهم كه به پدر پير مردم عزيز ايران صبر و تحمل عطا فرمايد و او را بخشيده و از اين دنيا ببرد تا طعم تلخ خيانت دوستان را بيش از اين نچشد. ما همه راضي هستيم به رضايت او؛ از خود كه چيزي نداريم، هر چه هست اوست. و السلام.

يكشنبه 6 / 1 / 68

 روح‌الله الموسوي الخميني

(صحیفه نور/ جلد 21 - صفحه 330)

ادامه نوشته

به اعتماد، اعتماد نکنید!

سه هفته پیش تو یک شرکت مهندسی یکی از دوستانم که فوق لیسانس عمران شریف به یه مهندس دیگه می گفت توی این عکس چه ویژگی هست؟ بعد از بحث بررسی به این نتیجه مهم رسیدن که حجاریان با پوشیدن لباس سبز و نشستن روی مبل سبز و قرار دادن میوه های سبز می خواد بگه من با شمام و همهی حرفام کشکه!

از همون روز به این داستان مشکوک بودم تا اینکه دیشب گزارش تصویری شب آزادی حجاریان رو تو چندین سایت دیدم متوجه هنر فتوشاپ شدم! به رنگ لباس مبل و وسایل در عکس های اصلی و عکس اعتماد دقت کنید.

کاری ندارم که حجاریان واقعا نظرش چیه (که به نظر من بیشتر حرف هایی که زد صحت داشت) اما چیزی که می خوام بگم دروغ پردازی به این واضحی روزنامه اعتماد. اینکه عکس و خیلی تابلو، چه برسه در محتوا و تحلیل ها ی سیاسی و غیر سیاسی این روزنامه.

خلاصه این روزا بازار دروغ پراکنی و شایعه خیل داغ. وقتی تو سایت ها خبر تظاهرات 1000 تا 2000 نفری در شریف رو دیدم تعجب کردم.(چون من اونجا بودم و جمعیت بین 300 تا500 نفر بود در ضمن عکس دانشجو نما های غیر شریفی هم تو همون جمعیت موجود!) وقتی که خبر کشته شدن چنیدن نفر و انتقال اونها به قطعه 302 بهشت زهرا رو دیدم شاخ در اوردم.

دو تا عکسه دیگه در ادامه مطلبه.

مخلص کلام خیلی مواظب خودمان باشیم!
ادامه نوشته

آقای سروش؛ درد شما مخالفت با شریعت نبوی است



هفته گذشته، یکی دیگر از بیانیه‌های نفاق یعنی (بیانیه یا توهین‌نامه آقای سروش به مقام معظم رهبری) در سایت‌ها منتشر شد، به این بهانه دکتر خسروپناه استاد گرانقدر حوزه و دانشگاه به تحلیل این توهین نامه پرداخته است.


به گزارش جهان در بخشهایی از این جوابیه خطاب به سروش آمده است:
 
آقای سروش
بنا به آنچه به نام تو در سایت‌های اینترنتی منتشر شد که به احتمال قوی و به دلیل نداشتن تکذیبیه از سوی شما و شناختی که از شما دارم، مستند است، از قحطی سال فضیلت و عدالت شکایت کردی و از ذلت و نکبت استبداد دینی شاد گشتی؛ البته ما هم از بی‌فضیلتی و بی‌عدالتی رنج می‌بریم، ما هم با استبداد دینی مخالفیم و از ذلت آن خوشحال؛ از بی‌فضیلتی‌ها، از بی‌ادبی‌های تو به ارزش‌های دینی و مقدسات اسلامی دردناکیم و از اینکه عدالت بر رفتارهای رذالت‌بار تو حکم نمی‌کند، ناراحتیم. بارها متفکران حوزه و دانشگاه به تو گفتند که استبداد دینی همچون هر استبداد دیگری نامیمون و ناپسند است و با مردم‌سالاری دینی و تئوری ولایت فقیه متفاوت است. تو بارها و در سال‌های قبل، این‌گونه سخن‌ها را گفتی و به تو جواب دادند که ولایت مطلقه فقیه با استبداد دینی تفاوت دارد و بارها امام راحل به لیبرال‌هایی مثل شما پاسخ داد که گرفتار مغالطه مفاهیم غربی و اسلامی نشوید؛ حکومت مطلقه در غرب، به معنای استبداد است، ولی ولایت مطلقه اسلامی به معنای اجرای تمام احکام الهی برای همه مردم در حد وسع و توان است. حاکم اسلامی بنابر نصوص دینی، عهده‌دار کشف احکام اجتماعی اسلامی و مدیریت کلان اجرایی آنها است و حاکم مستبد، خود واضع قوانین به نفع فرد یا گروه خاصی است. جناب سروش، چرا به مطالعه کتاب‌های اسلامی و فقهی و کلامی نمی‌پردازی تا با مفاهیم اسلامی آشنا شوی یا اینکه این حقایق را می‌دانی و برای دفاع از لیبرالیسم آمریکایی، حکومت ولایی را به استبداد دینی متهم می‌سازی. آیا برخورد حکومت با افراد اغتشاش‌گر و بحران‌زا در جامعه، استبداد دینی است؟ شاید آقای سروش می‌خواهد معنای آزادی و دموکراسی را با آنارشیسم مترادف بگیرد! آیا برخوردهای امنیتی را که غربیان با مخالفانشان انجام می‌دهند، نیز استبداد می‌دانی؟ چرا برای رضای خدا یک‌بار هم که شده، دل مبارک شما از ظلم فرانسویان بر ضد زنان محجبه و قتل زن بی‌گناه مسلمان و ستم آمریکایی‌ها بر ضد تبعیض نژادی و جنایت‌های صهیونیست‌ها بر ضد فلسطینیان رنجور نمی‌شود؟ 

آقای سروش
می‌دانی مشکل شما چیست؟ درد شما چیست؟ من به شما می‌گویم: مشکل شما نه تئوری ولایت فقیه و نه حاکمیت دینی مقام معظم رهبری است که بارها به شخص و جایگاه ایشان توهین کردی و نظام اسلامی و معظم‌له، با سعه صدر، تو را تحمل کرده و آزاد گذاشتند و تو هم، همیشه این آزادی را استبداد معرفی کردی، درد شما حتی قربانیان و زندانیان حادثه اخیر نیست! مخالفت شما با شریعت و دیانت نبوی و رسالت خاتم(ص) است. مخالفت شما با تحقق و اجرای احکام الهی است؛ به همین جهت، حکومت و مردم سالاری دینی را استبداد دینی خواندید؛ البته از مثل حاج فرج دباغی(سروش) که سال‌هاست کوس ضد نبوت و امامت می‌زند و با تئوری بسط تجربه نبوی به انکار وحی الهی می‌پردازد و آن را تجربه شخصی پیامبری می‌داند و متأثر از عوامل اجتماعی و روانی و فرهنگ زمانه معرفی می‌کند و خطای فراوان به آن نسبت می‌دهد؛ چنین مخالفتی بعید نیست. سروشی که حجیت کلام امام معصوم را نمی‌پذیرد و برای اینکه با دولت وقت مقابله کند، ارزش‌های مهدوی را طعن می‌زند، توهین به ولایت دینی رهبر فرزانه، بسیار سهل و آسان است. چگونه می‌توان انتظار داشت که سروش با نسبی خواندن معرفت دینی در نگاشته قبض و بسط تئوریک شریعت و نسبی خواندن حقیقت وحی و دین در بسط تجربه نبوی و طرح صراط‌های مستقیم و دفاع از مکتب لیبرال در عرصه فرهنگ و اقتصاد و سیاست، مدافع حکومت دینی باشد. پس سروش غرب‌زده و همراه با تئوریسین‌های پنتاگون و سیاه و دارای پارادایم نسبی‌گرا، باید با هر وسیله‌ای که شده با اجرای قوانین جزایی مخالفت کند و باید منافقانه، از اغتشاش‌گران، حمایت نماید و البته و صد البته او باید برای حادثه‌جویان، اشک تمساح بریزد. چگونه کسی که خود را به غفلت می‌زند، حقیقت دینی را انکار نکند؟ مگر همیشه اهل حقیقت در طول تاریخ با غافلان و منافقان روبرو نبودند؛ اینک نیز همه سنت تاریخی تکرار شده است. به تعبیر مولوی در دفتر اول، ستون حنانه از هجر رسول نالید، وقتی که مسندش را تغییر داد و بر فراز منبر رفت. ستون چوبی و جمادی آنقدر شعور داشت که حاضر نشد نخل پر میوه‌ای شود و حیات ابدی و اخروی را به حیات کوتاه مدت دنیوی ترجیح داد. آقای سروش چرا همچون چوب درختی به فکر آخرت خود نیستی؟! ...

متن کامل این جوابیه تحلیلی را در ادامه مطلب بخوانید.


ادامه نوشته

جنبش بي سر!

 

دکتر علي مطهري 
























۳۰ شهريور ۱۳۸۸























هنر رهبري يك جنبش اجتماعي اين است كه همواره بتواند نيروهاي هوادار خود را در مسير درست و همراستا با اهداف اوليه آن جنبش هدايت كند. برخي شعارهايي كه هواداران «موج سبز» در حاشيه راهپيمايي عظيم مردم در روز قدس سر مي دادند نشان داد كه رهبران اين جريان اجتماعي از هدايت آن در مسير اهداف خود عاجزند و هركسي از ظن خود يار اين جنبش شده است. به عبارت ديگر معلوم شد كه «موج سبز» يا «راه سبز اميد» يك جنبش بي سر است و مخالفان نظام اعم از سلطنت طلبان و منافقين و همه كساني كه كينه اي از جمهوري اسلامي به دل دارند و حتي كساني كه با اسلام مخالفند در آن راه يافته اند.

آيا مي توان باور كرد كه شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» و شعار «مرگ بر روسيه» به جاي «مرگ بر اسرائيل» و شعار «جمهوري ايراني» به جاي «جمهوري اسلامي» شعار جنبشي باشد كه مدعي است مي خواهيم اصول بر زمين مانده قانون اساسي را كه شامل آزاديهاي مدني و حقوق شهروندي است عملي سازيم و اسلامي بودن نظام و همبستگي اسلامي و دفاع از سرزمين اسلامي را يك اصل مفروض و مسلم مي داند؟ آيا اين شعارها كه به معني مخالفت با روز قدس و همراهي با صهيونيسم جهاني است مي تواند مورد حمايت رهبران اين حركت اجتماعي باشد كه مدعي احياي راه امام خميني هستند؟

و چه زيبا مردم در پاسخ آن شعار گروه موسوم به «موج سبز» مي گفتند: «هم غزه، هم لبنان، جانم فداي اسلام». آنها در اين شعار خود اولا بر همبستگي اسلامي تاكيد داشتند و اين كه به قول سيد جمال الدين اسدآبادي وطن ما آنجاست كه اسلام باشد و امت اسلامي امت واحد است و مرزهاي فعلي مرزهاي قراردادي است و اشغال فلسطين به معني اشغال ايران و پاكستان و سوريه و اندونزي و غيره است و ثانيا با اين شعار خود اعلام كردند كه هيچ چيزي غير از اسلام ارزش آن را ندارد كه انسان جان خود را در راه آن فدا كند، ما ايران را به عنوان وطن اسلامي دوست داريم و الا ايران منهاي اسلام تنها يك آشيانه است و عشق به آن از قبيل عشق يك كبوتر به لانه خود است و دفاع از آن از مشتركات انسان و حيوان است. آن دفاعي ارزشمندتر است كه جنبه ايدئولوژيك و مكتبي آنهم مكتب الهي داشته باشد. اصولا انقلاب اسلامي ديد ما را از نگاه تنگ ملي به نگاه وسيع اسلامي و جهاني ارتقا داد. بازگشت به شعارهايي كه صرفا منافع ملي را مد نظر دارد و از مباني اعتقادي و انساني تهي است نوعي ارتجاع به شمار مي آيد.

بايد به اين مردم آفرين گفت كه در مقابل شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» بلافاصله اين شعار را ساختند كه «هم غزه، هم لبنان، جانم فداي اسلام». به علاوه اين مردم، خوب مي دانند كه علاوه بر وظيفه اسلامي و به تعبيري منافع اسلامي، اصولا منافع ملي ما اقتضا مي كند كه براي آزادي فلسطين تلاش كنيم.

لازم است آقايان موسوي، كروبي و خاتمي كه به هرحال رهبران اين حركت قلمداد شده اند از اين شعارها تبري جويند و اگر واقعا به دنبال اصلاحات اجتماعي و احياي اصول فراموش شده قانون اساسي در خصوص حقوق فردي و اجتماعي مردم هستند اجازه ندهند كه هواداران آنها از چارچوب اهداف آنان خارج شوند، در غير اين صورت آنها به ابزاري در دست دشمنان اسلام تبديل خواهند شد. اينكه يك حركت اجتماعي را آغاز كنيم و از آفات آن غافل بمانيم به طوري كه گروهي مانند سلطنت طلبان از اين حركت، مخالفت با اسلام و تعصب ايراني گري را بفهمند يا با تجاهل اين گونه وانمود كنند، گروه ديگري پيام بي بند و باري را دريافت كنند و گروه سوم مانند آقاي دكتر سروش رسيدن به يك حكومت فراديني را اراده نمايند، نشانه ضعف رهبري آن حركت اجتماعي است.

بديهي است نظام جمهوري اسلامي از يك حركت اجتماعي كه به دنبال احقاق حقوق مردم باشد استقبال مي كند اما رهبران آن حركت همواره بايد از منحرف شدن شعارها و تغيير اهداف اوليه آن جلوگيري كنند تا مانند آنچه كه در روز قدس اتفاق افتاد ابزار دست طرفداران انهدام نظام جمهوري اسلامي واقع نشوند.
والسلام























حفظ نظام، اوجب واجبات!

امروز بر ملت  ايران، خصوصاً، و بر جميع مسلمانان، عموماً،  واجب است اين امانت الهي را كه در ايران به طور رسمي اعلام شده و در مدتي كوتاه نتايج عظيمي به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ايجاد مقتضيات بقاي آن و رفع موانع و مشكلات آن كوشش نمايند.-وصیت‌نامه سیاسی الهی امام خمینی(ره)

×××

قطاری پر از طلا و جواهرات قیمتی متعلق به مردم یک سرزمین با مردمانی نجیب را در نظر بگیرید که توسط گروهی از دزدان حرفه‌ای و بی فرهنگ وابسته به دشمنان دزدیده شده و به سمت سرزمین دشمن در حرکت است. عده‌ای از محافظان و مردم فداکار آن سرزمین تصمیم می‌گیرند که در یک عملیات سخت و خطرناک جواهرات مردم را از دست دزدان وابسته به دشمن خارج کنند. اما تا زمانیکه موفق به این کار شوند؛ دزدان هم قطار را وارد زمین دشمن کرده‌اند و هم با بی‌عقلی و نابلدی و عیاشی خود تا توانسته‌اند به قطار صدمه‌زده‌ و آن را آلوده کرده‌اند.

سردسته مردان فداکار هدایت قطار را بدست می‌گیرد. کار او بسیار مشکل است. هم باید قطار را به کشور امن خود بازگرداند، هم خرابی‌های قطار را بدون متوقف کردن قطار تعمیر کند، هم واگن‌های آلوده را تمیز کند و هم با دزدانی که به دنبال آنان به راه افتاده یا بر سرراهشان کمین کرده اند مقابله کند. از آنجا که دشمنان برای دستگیری آنان ریل‌های مسیر را خراب کرده‌اند تا آن‌ها را متوقف کنند؛ بنابراین مجبورند هم ریل را تعمیر کنند هم در برابر مهاجمان از خود دفاع کنند. از آن بدتر اینکه برای فرار از دشمنان برخی اوقات مجبورند از راه میانبر استفاده کنند و برای میانبر مجبورند که بر روی یک رودخانه پل بزنند و مقداری ریل‌گذاری هم انجام بدهند.

راننده قطار یا همان سردسته نجات دهندگان قطار وظایف خودش را به خوبی می‌داند و بر اوضاع مسلط است؛ و با وجود تمام مشکلات قطار لحظه به لحظه به وطن خود نزدیک می‌شود؛ اما او با چند دردسر جدی مواجه است. برخی از همراهان او از همان ابتدا به امید اینکه چیزی عایدشان شود با او همراه شده‌اند. برخی دیگر از ابتدا اینگونه نبودند اما با مشاهده جواهرات وسوسه شدند و هدفشان عوض شد. برخی دیگر نه طمعی دارند و نه وسوسه شدند. اما از ترس دستگیر شدن توسط دشمن حسابی ترسیده‌اند؛ برخی دیگر هیچ‌کدام از مشکلات فوق را ندارند اما خوب کار کردن را بلد نیستند و دائم با خرابکاری‌های خود برای او دردسر درست می‌کنند. بعضی دیگر خوب کار می‌کنند اما بعضی وقت‌ها خودسری هم می‌کنند که برای او دردسر ساز می‌شود. گروه دیگری هم در قطار هستند که نه کارخرابی می‌کنند و نه خودسری، اما بدشان هم نمی‌آید که کار را از دست او خارج کنند و خودشان اوضاع را بدست بگیرند؛ بنابراین دائم به او و کارهای او درگوش یکدیگر اشکال  می‌گیرند.

این چند دسته دائما با هم درگیرند. بعضی وقت‌ها هم چند تا با هم علیه بقیه متحد می‌شوند. دائم از راننده اشکال می‌گیرند که چرا واگن ما کثیف است؟ چرا شام ما سرد است؟ چرا به فکر تعمیر توالت‌های قطار نیستید؟ و ... بعضی وقت‌ها هم به این نتیجه می‌رسند که به دلیل کثیفی واگن ما، حتما تا یک ساعت دیگر همه ما توسط دشمن دستگیر می‌شویم! و شروع می‌کنند اخطار دادن به راننده که اگر واگن ما را تعمیر نکنی حتما همه ما توسط دشمن قتل‌عام خواهیم شد.

اما راننده کارهای مهم‌تری دارد و نمی‌تواند وقت خود را برای آن‌ها تلف کند. اصلا شاید از نظر او کثیفی واگن آن‌ها برای رسیدن به هدف و نجات قطار ضروری باشد! اما بعضی از گروه‌های فوق پس از مدتی به این نتیجه می‌رسند که اتفاقا به همین دلیل این راننده دیگر صلاحیت رانندگی و فرماندهی قطار را ندارد. از آن بدتر اینکه بعضی از گروه‌های دیگر اصلا حرکت قطار را اشتباه می‌دانند و معتقدند که باید از قطار خارج شد!


ادامه نوشته

تامل

بسم الله الرحمن الرحيم

از همه ي دوستان عاجزانه خواهش مي كنم عرائض بنده رو با دقت  و بدون موضع گيري قبلي بخونن و روش فكر كنن.
اميد وارم سخنان من را حمل بر ناديده گرفتن نظر افراد نكنيد. هميشه با خودم فكر مي كنم كه اگه همه ي افراد جامعه از ريز  و درشت بخوان خودشون رو در جايگاه رهبري كه شرايط بسيار ويژه اي داره اعم از اخبار اطلاعات مختلف و بسيار گستيرده تر از هر كس، پيش بيني آينده مصلحت سنجي كلي نگاه جامع و مجموعه نگرانه و ... بذارن ديگه معني رهبري چي ميشه و اصلا كسي مي تونه همه ي اون ويژگي ها رو با خودش همراه كنه؟ و اون وقت مثلا تو اين مورد بگه كه بد كردند كه سكوت كردند يا خوب كردن!
البته در بعضي موارد انسان مي تونه با دلايل منطقي مسئله ايي رو تاييد كنه اما گاهي اوقات به دليل بي اطاعي يا قرار نداشتن در افق ديدي رهبري بعضي مسائل قابل هضم نمي شه. مثلا يك موقعي ميشه كه بايد در مقابل ملعون ترين افراد (ابوبكر و عمر) كوتاه اومد يا با معاويه سازش كرد تا بگير بيا بال تا مواردي در عصر حاضر حتما با من هم نظريد كه براي خيلي ها حداقال تو همون مقطعي كه اتفاق رخ مي ده درك دلايل اون حركت بسيار دشوار بوده نشونه اش هم اينهمه جريان انحرافي در تاريخ.
در پايان لازمه دو نكته رو اشاره كنم1. ذكر مثال از تاريخ ائمه به دليل اولا آشنايي همهي عزيزان با آن و دوما قابل خدشه نبودن سياست هاي آن حضرات است.2. ذكر اين مثال ها رو قرار دادن انساني غير معصوم در جايگاه معصوم تعبير نكيند.   

نمره

بسم الله الرحمن الرحيم

پيشنهاد مي كنم دوستان حتي المقدور با دليل به مناظره ي امشب از 20 نمره بدن. به نظر من كه عمو محسن 18.6 مي شه و موسوي 13.9  چون عمو با برنامه جلو اومد و كاملا منطقي بود اما موسوي از چند سوالي كه مطرح شد فقط به يكي اش اون هم نيم بند جواب داد. جالب ترين بخش مناظره هم تكرار چند باره و جواب ندادن موسوي در رابطه با شفاف سازي اون كادر صالحي كه مدعي اونه!

همه خوبند!

بسم الله الرحمن الرحيم

اين مطلب رو تو يه نشريه ي دانشجويي خوندم چون خودم خيلي خنديدم گفتم شما رو هم شاد كنم. البته دو خط آخرش اشتباس كه به خاطر احترام به نويسنده حذفش نكردم!!

ستاد انتخابات كشور، روز ثبت نام كانديداها:

مجرى تلويزيون، ميكروفن به دست، به دوربين زل زده و به زور مى خواهد لبخندى به صورتش بچسباند. كارگردان 10 ، 12 بار »كات « مى دهد كه؛ لبخندت گيرا نيست. مجري بخت برگشته كه براى گيرا شدن، صورت را شش تيغه كرده و زيرابروها را هم برداشته، حالا با دست، لبهايش را به طرفين مى كشد تا بلكه لبخند مورد رضايت كارگردان، حاصل شود. فيلمبردار هم تلاش مذبوحانه اى به خرج مى دهد تا خانمهاى بدحجاب رهگذر، توى فيلم نيفتند. بالاخره كارگردان رضايت مى دهد و مجرى با همان لبخند بلاهت بار (گيرا) شروع مى كند:
بسم ا... الرحمن الرحيم. با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد... امروز به ستاد انتخابات كشور آمديم تا در آخرين دقايق ثبت نام از كانديداهاى انتخابات رياست جمهورى، با چند تن از آنها مصاحبه كنيم. ابتدا به سراغ دكتر احمدى نژاد مى رويم...
- آقاى دكتر، ابتدا توضيح دهيد كه با چه هدفى در اين دوره كانديدا شديد؟
- بسم ا... الرحمن الرحيم. آنها مى گويند احمدى نژاد در انتخابات كانديدا نشود. ما مى گوييم عجب... چطور شما و اطرافيانتان كانديدا شويد ولى ما نشويم؟ بنده به كورى چشم دشمنان در همه انتخاباتها كانديدا مى شوم.
- لطفا درباره شعارهاى انتخاباتى خود در دور قبل و ميزان دستيابى به آنها توضيح دهيد.
 -همانطور كه مى دانيد شعار انتخاباتى من در دور قبل، تشكيل كابينه 70 ميليونى بود كه الحمدا... با تغييرات مداوم در كابينه، توانستم بخش عمده اى از 70 ميليون نفر را براى مدتى در كابينه قرار دهم. البته شعار من در اين دوره، كابينه 70 ميليون به اضافه يك نفرى خواهد بود.
 -يعنى چى؟
 -يعنى همه 70 ميليون نفر را بصورت دوره اى به عضويت كابينه در مى آورم ولى يك نفر كه همان آقاى رحيم مشايى است بصورت دائم در كابينه، عضو خواهند بود.
 درصورت موفقيت در انتخابات... ببخشيد آقاى زريبافان! يه مقدار كنار برويد تا آقاى احمدى نژاد توى تصوير بيفتند. عرض مى كردم... در صورت موفقيت در انتخابات، چه اهدافى را پيگيرى مى كنيد؟
- بنده در 4 سال آينده كلا همه چيز را 8 برابر 25 سال گذشته ميكنم.
- خيلى ممنون. خب بينندگان عزيز، بنده آقاى مهندس موسوى را مى بينم كه به طرف ما مى آيند و پشت سرايشان هم آقاى آرمين و آقاى بهزاد... بله؟ نگويم؟ باشه چشم! به هر حال گفتگويى هم با آقاى موسوى انجام مى دهيم.
- ابتدا بفرماييد هدف شما از شركت در انخابات چيست؟
 -والا آن موقع كه ما بوديم هميشه قواعد بازى قدرت را رعايت مى كرديم. ولى الآن كسانى سر كار آمده اند كه نه تنها قواعد اين بازى را رعايت نمى كنند بلكه متاسفانه اصلا اعتقادى به بازى قدرت ندارند.
- رابطه شما با احزاب اصلاح طلب و اصولگرا چگونه است؟
- بارها گفته ام كه بنده اصلاح طلبى هستم كه به اصولگراها مراجعه مى كنم، دهانشان را سرويس مى كنم و برمى گردم پيش دوستان اصلاح طلب.
- ديدگاه شما درباره انقلاب اسلامى چيست؟
 -خوب است.
 -نظرتان درباره مبارزه با استكبار جهانى؟
 -بسيار عالى.
 -ليبراليسم؟
 -خيلى خوب است.
 -ولى اين دو كه با هم تناقض دارند!
 -زياد سوال مى پرسى. قهر مى كنم استعفا مى دم ها!
- نه... ببخشيد. شعار اصلى شما در انتخابات چيست؟
 -»همه خوبند «
 -شما براى موفقيت در انتخابات، چه اقداماتى انجام مى دهيد؟
- از آنجا كه ما مثل بعضيها پول نداريم كه سر چهارراهها آش و سيب زمينى توزيع كنيم لذا سر چهارراهها شال و تى شرت بين مردم توزيع مى كنيم.
 -در صورتى كه بعنوان رئيس جمهور انتخاب شويد چه اهدافى را پيگيرى مى كنيد؟
 -بنده بررسى مى كنم كه احمدى نژاد چه كارهايى انجام داده، آن كارها را انجام نمى دهم.
 ... بينندگان عزيز، در آن گوشه ستاد، يك درگيرى ايجاد شده. اجازه بدهيد ببينم... بله...
آقاى كروبى در وسط معركه هستند. بگذاريد ماجرا را از خودشان بپرسيم.
 -آقاى كروبى!
- ولم كن بذار بزنمش!
- آقاى كروبى!
 -بله؟ چى ميگى؟
- چى شده؟ چرا اينقدر عصبانى هستيد؟
- آقا من ساعت 12 ظهر، نيم ساعت يك چُرتى زدم بعد آمدم ستاد. اين آقايان مى گويند مهلت ثبت نام تمام شده. نامردها مرا ثبت نام نمى كنند.
- ولى الآن كه ساعت 5 بعد از ظهر است. فكر كنم خواب مانده ايد و يك چرت 4 ساعته زده ايد.من نمى دانم. -اينها همه اش توطئه است.
دوربين آقاى قوچانى را نشان مى دهد كه يك خودكار و كاغذ به دست كروبى مى دهد.
كرباسچى دولا شده و كروبى كاغذ را روى كمرش گذاشت و نامه اى خطاب به كارمند ستاد انتخابات نوشت: ... تويى كه نشستى پشت ميز و منو ثبت نام نمى كنى. تو اصلا چند كلاس سواد دارى؟ با اين هيكلت! تو اصلا تا حالا امام رو ديدى؟ ميدونى من چند بار امام رو ديدم؟ اصلا خيلى وقتها كه زود مى رفتيم جماران، اون جلوها جا گيرمان مى آمد و از نزديكِ نزديك، امام رو مى ديديم. حتى يك بار، موسوى خوينى ها، من رو فرستاد اون بالا و امام دست كشيد روى سرم... «
خب بينندگان عزيز... به انتهاى اين برنامه رسيديم تا برنامه بعد خدانگهدار.
راستى آقاى محسن رضايى هم جهت ثبت نام به ستاد انتخابات مراجعه كردند. ولى چون وقت برنامه محدود است، با كسب اجازه از آقاى هاشمى رفسنجانى، آقا محسن را مثل يك ديوار بتنى فرض كرده و از رويش پل مى زنيم مى رويم.

حمایت از فلسطین ؛ چرا ؟؟؟

بسم الله الرحمان الرحیم

سلام بر همه ی دوستان عزیز بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب!

چرا باید از فلسطین دفاع کنیم؟؛ آن ها که هم نژاد یا هم وطن یا هم مذهب ما نیستند . چه دلیلی و چه الزامی بر کمک به مردم فلسطین داریم؟ آیا یک وظیفه دینی است یا یک وظیفه انسانی؟!!!
این مقاله پاسخی است جامع به این سوال مهم !!!

فهرست مطالبی که در ادامه ی مطلب قرار دادم رو در قسمت زیر می بینید.

نگاه اول : دفاع از حرمت وکرامت انسانی ، توحیدی و اسلامی 

نگاه دوم : حمایت از جامعه اسلامی (فلسطین دروازه بزرگ جامعه اسلامی)     

نگاه سوم : دفاع از فلسطین  دفاع از ایران، حمایت از خود

نگاه چهارم: حمایت از سرزمین قدس

نگاه پنجم: دعوت عملی به مذهب (تالیف قلوب)

حاشیه: مذهب مردم فلسطین

حرف آخر : سرانجام ...

ادامه نوشته

حمایت از غزه

بسم رب شهدا و صدیقین

حتما از اوضاع مردم مظلوم غزه خبر دارید و روایات و احادیث مختلف راجع به اهتمام به امور مسلمین رو هم شنیده اید. اگر نه من یکی دوتاشو نقل به مضمون می کنم: "من اصبح و لم یهتم بالامور المسلمین فلیس بمسلم یا من سمع ندا یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم."

می دونین که به فتوای همه ی مراجع، اهل سنت هم مسمانند از اون گذشته اهالی غزه هم انسانند.

جهت تذکر عرض می کنم امروز بعد از نماز جمعه در سراسر ایران راهپیمایی بر گذار میشه. من از همه ی دوستان خواهش می کنم خارج از همه ی صف بندی های عقیدتی، سیاسی به وظیفه اسلامی،انسانی خود عمل کنند و به همراه خانواده،فک و فامیل، اهل و عیال در راهپیمایی حضور پر شور داشته باشند.

مطمئنا شرکت در اینگونه حرکت ها کم از شرکت در مجالس امام حسین علیه السلام نداره و بلکه واجب تر زیرا که حضرت برای اقامه ی امر به معروف و نهی از منکر و زنده کردن دین رسول الله از مدینه خارج شدند. پس امروز ما هم بجای اینکه فقط به گریه کردن بپردازیم عملا باید وارد صحنه شویم. و حسین و یزید زمانه را بشناسیم. و همان کنیم که حضرت کردند.

به دلیل بحث پیش آمده در نظرات ادامه ی مطلب رو اضافه کردم لطفا بخونید و بهش فکر کنید!

التماس دعا


ادامه نوشته

سلام
نمیدونم شما هم تبلیغشو دیدید یا نه ولی به هر حال یک گروه جهادی به نام السابقون داوطلبان از دانشجوهای دانشگاه های سراسری تهران را به صورت پروازی میبره زاهدان برای تدریس به دانش آموزان سوم و پیش دانشگاهی که قبلا سازماندهی شدن و در یک مرکز دبیرستان جمع شده اند. هر کس که وارد مجموعه می شه برای مدت شش ماه قبول همکاری می کنه و از اونجایی که هر کس به صورت یک هفته در میان میره حدودا 14 جلسه خواهد داشت و با خواست خودش یک درس یا دو درس را ارائه می کنه. البته با هماهنگی می شه یکی دو  هفته مثلا بخاطر امتحانات نرفت. پرواز هم معمولا ایران ایر و رفت پنجشنبه و برگشت هم جمعه عصر.حالا هر کی مرد میدون جهاد بسم الله. می تونید برای کسب اطلاعات و هماهنگی برای مصاحبه با شماره های: 22707210-22730064 تماس بگیرید. فقط اگر شهید شدید حتما من رو هم شفاعت کنید! 

آيا اين سند خيانت به آرمانهاي امام نيست؟؟؟

سلام
اميدوارم همه خوب و خوش و سلامت باشيد و دچار روزمزگي زندگي نشده باشيد!
اين مطلب براي روشن سازي يك سري ادعا وشناسوندن عقايد يك عده ... مي ذارم!
باشد كه همه ي ما  مورد پسند امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باشيم و دينمان را به دنيامان نفروشيم!  
ادامه نوشته