دشمنان جدید و قدیم ایالات متحده در یک داستان(قسمت آخر)
اما طالبان.مسلمان نماهایی که مسلمانی را به خشونت و ریش و پشم می شناسند.گروهی که عملاً دست نشانده ولی ظاهراً دشمن امریکا هستند .کسانی که امریکا به بهانه پاک کردن جنایاتشان به افغانستان لشگر کشی کرد . در داستان فیلم، نسل دوم قربانی جنایات طالبان می شوند .خود حسن به دست آنان کشته می شود و مردم دستخوش نا ملایمات فراوانی قرار می گیرند.از مهمترین بخش های فیلم سکانسی است که طالبان با حکم اسلامی و در ملأ عام (استادیوم فوتبال)اقدام به سنگسار کردن زن و مرد زناکار می کند. البته در داستان تا حدی میان اسلام واقعی یعنی اسلامی که توده مردم به آن اعتقاد دارند و اسلام طالبانی تفاوت می بینیم .
و نسل سوم .پسر حسن با تلاش های امیر از بند طالبان رهایی می یابد.تناقضی که در فضاسازی فیلم در انتهای داستان شاهدش هستیم قابل توجه است .صحنه های آزاد کردن سهراب با ضرب آهنگ تند و موسیقی تنش زا همراه هستند و به محض رسیدن سهراب به امریکا آرامشی خاص بر فضای فیلم حاکم می شود. او در تخت خواب گرم و نرم خود دراز می کشد؛تخت خوابی که در امریکا برای او فراهم شده است . دیدیم که نسل اول توسط شوروی و نسل دوم توسط طالبان رنج و عذاب کشیدند.اما نسل سوم در خاک امریکا به امنیت و آرامش رسید.
سنت بادبادک بازی که توسط شوروی و طالبان ممنوع شده بود،در خاک امریکا احیا شد و همه چیز بهتر از روز اول آن شد.
چه قالبی بهتر از این می تواند توجیه کننده حملات امریکا به افغانستان باشد؟امریکا آمد و امنیت و آرامش را برای نسل حاضر افغانستان به وجود آورد و این چیزی است که بادبادک باز به ما القاء می کند.
پایگاهی برای گردهمایی لحظه به لحظه و مجازی فارغ التحصیلان دورهی 12 دبیرستان و راهنمایی احسان