(اینجا وطن ماست)

شاید اگر امروز سهراب در بین ما بود او هم شعر خود را تغییر می داد و بجای کلمه ی"باید" کلمه ی"نباید" را جایگزین می کرد.به نظر شما در روزگاری که نمی توان اطمینان داشت کدام آب سالم است و کدام سمی آیا شستن چشم ها کار درستی است ؟آیا امروز که حق و باطل در هم تنیده اند ،  آیا امروز که اخبار گوناگون را بدون ذکر منبع در جامعه پذیرفته شده می دانیم ،زمان مناسبی برای تغییر رنگ است ؟ آیا امروز که حتی منابع معتبر،  آمار ضد و نقیضی می دهند وگاهی حتی از یک رسانه ی گروهی ، بر ضد آن گروه اخباری نقل می شود می توان به آمار استدلال کرد؟ آیا امروز که حتی برخی گزارشات ارائه شده در مجلس  ، که مجلس بر اساس آنها تصمیم گیری می کند ، از دید کارشناسان گزارشاتی ناقص و غیر قابل استناد است ،می توان بر اساس یک آمار ساده تصمیم گرفت؟  آیا با تمام این احوال می توان امروز مثل خیلی ها ساده لوحانه نشست و بازی های سیاسی و وجود جریانات کثیف پشت پرده را انکار کرد؟آیا می توان این باند بازی ها را توهم گروهی خاص دانست؟ آیا این تفکرات ساده لوحانه خود بازیچه ی دست سلطه طلبان نیست ؟

اما سوال اساسی این است: تمام این جریانات چرا در این دولت رخ داد؟چرا با این حجم عظیم تبلیغات ، فعالیت های اساسی و با ارزش دولت را در زیر تلی خاک پنهان مینمایند و از بین تمام فعالیت های دولت تنها چند کار کوچک را برای کم ارزش کردن فعالیت های دولتی مطرح مینمایند؟  چرا تمام موفقیت های کنونی دولت را ثمره ی  تلاش و فعالیت های دوره های قبلی می دانند؟ چرا اشتباهات دولت را نه در زیر ذره بین ، بلکه در زیر میکروسکوپ قرار داده اند تا بر حجم اشتباهات حاکم بیافزایند؟ چرا در این زمان حساس گروه ها وحزب های راست و چپ بدین شدت بر علیه دولت هجمه های تبلیغاتی خود را گاه با تمسخر ، گاه با ارائه ی سیاهنمایی وگاه با ... به راه انداختند؟ کدام منافع اینان به خطر افتاده که بدین گونه تمام تلاش خود را برای فشار به دولت به کار انداخته اند؟چه شده است که به سراغ زباله دان های سیاسی رفته اند و آنهایی را که سالها پیش، خود به کناری رانده اند یا آنهایی که هنوز پرونده های فساد اقتصادیشان بر سر زبان هاست را امروز نماد تفکر نوین و پرچم دار حرکت ظلم ستیزی کرده اند؟ آنهایی که وقتی حرف مطرح کردن مفسدین اقتصادی به پیش کشیده می شود سرخ می شوند و تمام نفوذ خود را به کار میگیرند تا این امر تحقق نیابد ، آیا دلیل خوبی برای تخریب این دولت ندارند؟ آنهایی که حاضرند به مردم هر نوع باجی از  جمله آزادی های افراطی و... بدهند تا منافعشان به خطر نیفتد ، آیا از سیاهنمایی پرهیز میکنند؟ و ...

آیا  اینها یک مشت توهم است یا چیزی ماورای آن است ؟

                                              تصمیم با شماست .

                                                              چشم ها را ....(باید/نباید) شست

                                                                                                              جور دیگر باید دید.

                                                                                               (بخشی از وصیت نامه ی پدر!)